روزمره یک مادر شاغل

شاد و پرانرژی

خبر خوش

1398/5/7 11:36
نویسنده : مامی هدیه جون
193 بازدید
اشتراک گذاری

تو موسسه در حال طراحی بنر بودم و از یک طرف به هدیه صبحانه بدم که گوشی زنگ خورد و برداشتم دیدم یکی از آبجیام، گوشی رو برداشتم با گریه داشت خبری رو میگفت اول فک کردم خبر بدیه و بعد از گریه اش که یکم آروم شد بهم گفت رفت آزمایش دیدم باردارم؛ موندم این که میخواست ivf انجام بده یعنی دیگه نیازی نیست😭

داشتم پردر میاوردم بعداز 10 سال ابجیم هم مامان شد؛ این یعنی معجزه

از این طرف گوشی داشتم گریه میکردم و از اون طرف آبجیم 

بعد از تبریک همچین دخترم رو بغل کردم که داشت خفه میشد و بهش گفتم شما نی نی ها چی دارید که از اومدنتون اینقدر باید خوشحال باشم در همین حین یاد اولین بار که متوجه بارداریم شدم بود: 18آبان سال 94 در اوج مشغله زندگی بودیم و فارغ از بچه بودیم که ساعت 12 شب متوجه شدم باردارم و که من و بابامطفی سریع نماز شکر به جا آوردیم برای اطمینان کامل سریع صبح ساعت 6صبح رفتم درمانگاه شبانه روز گفتم میخوام آزمایش بارداری بنویسم و برام نوشت و هیچوقت یادم نمیره که آقای دکتر به احترام مادربودنم خیلی با احترام و بلند شد بهم بیمه رو داد و من هم سریع رفتم آزمایشگاه و بهم گفت برای جواب آزمایش ساعت 9صبح بیا منم که دانشگاه داشتم گفتم 1بعدازظهر میام و سریع رفتم دانشگاه که ساعت 8کلاس داشتم.

ساعت 1بعدازظهر کلاس اون روز تموم شد و تمام روز رو همش تو فکر بودم نکنه باردار باشم و اگه باشم چه جوری درس بخونم و ... راستی این قضیه رو به دوستم قرنلی گفتم ؛ ساعت 1:30 بود که با قرنلی رفتیم به سمت آزمایشگاه و پراز استرس و خوشحالی بودم و وقتی جواب رو گرفتم گفت خانم بارداری

همینجوری با تعجب بودم نمیدونستم الان چیکارکنم و فقط اشک از چشمام میومد 😍 و از اون ور قرنلی حسابی ماچ و بوسه تبریک مبارک باشه و بعد باهم خداحافظی کردیم

تو راه که داشتم میرفتم خونه تو ایستگاه اتوبوس بود که تو این فکر بودم چه جوری بابامصطفی رو خوشحال کنم که دیدم کنار ایستگاه یک مغازه اکسسوری بود رفتم جعبه گرفتم و رفتم تو ایستگاه تا اتوبوس بیاد یه کاغذ کوچیک از کنار ورقه کلاسورم در آوردم و نوشتم بابا مصطفی من اومدم 😊

کلید رو انداختم و چرخوندم و بابا مصطفی رو دیدم داشت سفره ناهار آماده می کرد بهم گفت چی شد ؟!

گفتم باردار نیستم ولی یکی این کادو رو داد🤩

باز کرد دید گفت یعنی چی ؟😐

                                                                              😍گفتم: بابا شدنت مبارک 😍

 

1398/5/7

پسندها (2)

نظرات (0)